توضیحات
مقدمه
اعتقاد بر این است که پیامبر اسلام(ص)، خاتم پیامبران(علیهم السلام) و اسلام، کاملترین ادیان بوده و قرآن کریم نیز آخرین و کاملترین کتاب وحی برای «هدایت» انسانهاست؛ اما وجود اختلاف نظرهایی سبب شده است که تفسیر برخی از آیات، مشکل به نظر آیند؛ به نحوی که از جانب برخی مفسرین «آیات مشکله» خوانده شوند. همین عنوان، این شبهات را در اذهان عدهای برانگیخته است که: «مگر در قرآن کریم اشکالی وجود دارد که صحبت از تفسیر آیات مشکله به میان آمده است؟!» یا «چرا باید برخی از آیات این کتابِ هدایت، پیچیده به نظر آیند و تفسیر و فهمشان مشکل باشد، به نحوی که حتی برخی از فِرَق اسلامی در برداشت از این آیات دچار اختلاف آرا شوند؟»، «آیا این امکان وجود نداشت که آیات به گونهای بیان شوند که جای هیچ شبههای باقی نماند؟» و «آیا -نعوذ بالله- خداوند در انجام این کار ناتوان بوده است؟»
به طور مثال، پرسیده میشود که چرا با وجود اهمیت بحث امامت، خداوند صراحتاً از علیبن ابی طالب(ع) به عنوان جانشین بر حق پیامبر(ص) نام نبرده، بلکه با رمز و کنایه فرموده است: «جانشین پیامبر(ص) کسی است که آنگونه در رکوع اِنعام میکند و انگشترش را میبخشد؟»[۱] یا در آیه تطهیر، اهل بیت(علیهم السلام) را به صورت کلی معرفی مینماید و میفرماید:
<… إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا>
… به درستی که خداوند مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.
یا اینکه چرا برخی آیات به گونهای هستند که نه تنها میان شیعه و عامه و فِرَق مختلف، بلکه میان نحلههای گوناگون شیعه نیز بر سر تفسیر آنها اختلاف ایجاد شده و مشکلاتی پدید آمده است؟ آیه ۱۸۴ از سوره مبارکه بقره یکی از این آیات است. خداوند در این آیه چنین میفرماید:
<أَیّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطیقُونَهُ فِدْیهٌ طَعَامُ مِسْکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَّهُ وَ أَن تَصُومُواْ خَیرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ>
چند روز معدودى را (باید روزه بدارید!) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانى که روزه براى آنها طاقتفرساست (همچون بیماران مزمن و پیر مردان و پیر زنان) لازم است کفاره بدهند، مسکینى را اطعام کنند و کسى که کارِ خیرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانید!
شیعه معتقد است اگر فردی در ماه مبارک رمضان مریض بود یا با ملاک شرع مسافر محسوب میشد، باید افطار کند و به تعداد روزهایی که روزه نگرفته است، بعد از ماه مبارک رمضان روزه بگیرد؛ اما برخی از عامه عقیده دارند که باید در سفر هم روزه گرفت!
یا عبارت «فَمَن شَهِدَ مِنکُم الشَّهرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَن کانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیامٍ أُخَرَ» در آیه ۱۸۵ سوره مبارکه بقره، از سوی همه علمای اصولی اینگونه تفسیر شده است که اگر کسی با عذر موجه شرعی نتوانست روزهایی از ماه مبارک رمضان را روزه بگیرد، باید پس از اتمام آن ماه، به تعداد همان روزها روزه بدارد، اما اخباریون -که گروهی از شیعیان هستند- بر این باورند که عبارت مذکور به معنای آن است که اگر ماه مبارک رمضان ۲۹ روز بود، باید ۳۰ روز، روزه گرفته شود تا تکمیل گردد!
برای پاسخ اجمالی به چنین شبهاتی، توجه به چهار نکته ضروری است:
۱- دقت در آیاتی که با نام آیات مشکله قرآن کریم خوانده شدهاند، این مطلب را روشن میکند که جدا از برخی پیچیدگیها، یکی از دلایل ایجاد شبهه نسبت به آنها، غرضورزی عدهای بوده است که با هدف لوث کردن حقیقت، در جهت نیل به اهدافشان سعی در ایجاد ابهاماتی نمودهاند.
به عنوان نمونه این امر در سنت پیامبر(ص) چنین آشکار میشود که ایشان ده سال در مدینه به عنوان امام جماعت، اقامه نماز نمودند و افراد بسیاری آن حضرت(ص) را در حال نماز دیده بودند؛ با وجود این شرایط، سنت پیامبر(ص) در اقامه نماز آنقدر پیچیده نبود که امروزه، علاوه بر وجود تفاوت در ادای نماز میان شیعه و عامه، حتی در میان فِرَق گوناگون عامه نیز شاهد یکپارچگی در نحوه اقامه نماز نیستیم. با دقت در این نمونه، نتیجه میگیریم که نمیتوان همه چیز را ناشی از مشکل بودن قرآن کریم دانست؛ بلکه باید توجه داشت که عدّهای با سوءنیت، پارهای مطالب را پیچیده جلوه میدهند تا مانع فهم صحیح آن گردند؛ کما اینکه با سنت صریح پیامبر(ص) نیز چنین کردند و امروز هم هنوز ردپا و شمهای از اینگونه اغراض دیده میشود.
۲- اگر قرار بود تمامِ جزئیات قابل استنباط از آیات، در قرآن کریم بیان شوند، حجمِ آن چنان میشد که دیگر معجزه محسوب نمیگردید؛ چراکه ایجاز مورد نیاز قرآن کریم، به عنوان معجزه الهی از میان برداشته میشد و بدین ترتیب، اعجاز آن زیر سؤال میرفت؛ به همین دلیل بیان همه جـزئیـات، اسـاسـاً در شـأن ایـن کتـاب آسمـانـی نیـست. خـداونـد نـیـز در قـرآن
کریم صراحتاً به این نکته اشاره میکند و میفرماید:
<… وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ …>
… و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آن را برای مردم بیان کنی… .
و در جایی دیگر چنین بیان میدارد:
<وَ مَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِى اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ هُدًى وَ رَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ>
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی و مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند.
عبارت «وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ» در آیه مذکور، روشن میسازد که خداوند در قرآن کریم، تنها به بیان کلیات اکتفا کرده و تبیین و توضیح آن را به پیامبر(ص) واگذار نموده است؛ در نتیجه انسانها باید برای دریافت جزئیات و تبیین آیات، به اهل آن که پیامبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) هستند و از جانب خداوند، عالِم به این حقایق میباشند رجوع کنند تا جزئیات برای ایشان آشکار و مبرهن گردد.
خداوند در آیه ۵۹ از سوره مبارکه نساء چنین میفرماید:
<یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِى الْأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فىِ شَىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْاَخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً>
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (اوصیاى پیامبر) را! و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) براى شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
در آیه فوق نیز با بیان عبارات «أَطِیعُواْ اللَّهَ»، «أَطِیعُواْ الرَّسُولَ» و «أُوْلى الْأَمْرِ مِنکُمْ»، بلافاصله و پشت سرهم، خداوند به روشنی امر میفرماید که باید مطیع رسول(ص) و ائمه(علیهم السلام) شوید تا در نتیجهی این اطاعت و به داوری پذیرفتن ایشان در اختلافات، عاقبتی نیکو برای خود رقم بزنید.
۳– قرآن کریم، خود صراحتاً اشاره میفرماید که یکی از حکمتهای ابهام عمدی و پیچیدگی ظاهری برخی از آیات، شناختهشدن غرضورزان است. این نگرش در قرآن کریم اینگونه بیان شده است:
<أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ>
آیا گمان بردید همین که گفتید ایمان آوردیم، دیگر مورد آزمایش قرار نمیگیرید؟!
خداوند در پاسخ به این استفهام انکاری، خود چنین میفرماید:
<هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیک الْکتَابَ مِنْهُ ءَایاتٌ مُّحکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کُلُّ مِنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّکَرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ>
او کسى است که این کتاب (آسمانى) را بر تو نازل کرد که قسمتى از آن، آیات «محکم» (صریح و روشن) است که اساس این کتاب مىباشد (و هر گونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف مىگردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است؛ اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند تا فتنهانگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستى) براى آن مىطلبند؛ در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم نمىدانند. مىگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمىشوند (و این حقیقت را درک نمىکنند).
آیه مذکور متذکر این نکته است که از جمله آیات قرآن کریم، آیات محکمات هستند که «ام الکتاب» میباشند؛ بدین معنا که مطالبی روشن، واضح و مشخصند؛ آیاتی مانند: «وَ أَنْ أَقِیمُواْ الصَّلَـٰوهَ»، «یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواݗ کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَمَا کُتِبَ عَلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یا «…لَا إِلَاهَ إِلَّا اللَّهُ …».
اما دستهای دیگر از آیات، «متشابه» هستند که در بیشتر موارد، افراد را دچار تردیدهایی کردهاند و در نتیجهی آنها، برخی سؤالات به اذهان عدهای خطور کرده است. سؤالاتی چون: «آیا ممکن نبود همه آیات، محکم باشند و آیات متشابه وجود نداشته باشند؟!» و «مگر خداوند قادر به محکم قرار دادن همه آیات نبوده است؟!» یا «اگر چنین نیست و او قادر مطلق است، پس علت متشابه قرار دادن این آیات چیست؟».
آیه ۷ از سوره مبارکه آلعمران، در پاسخ به این سؤالات به نکات ذیل اشاره میکند:
اوّلاً: عبارت «هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیک الْکتَابَ» در ابتدای آیه، مشخص مینماید که خداوند، خود، این آیات را محکم و متشابه قرار داده است.
ثانیاً: این آیه با بیان عبارت «فَأَمَّا الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ»، علت متشابه قرار دادن آیات را افرادی میداند که در دلشان بیماری و غرض وجود دارد و خداوند میخواهد این عده، ذات و نهاد خود را با رجوع و مکث در این آیات، آشکار سازند.
افراد در بیان اِشکال به دو گروه تقسیم میشوند: ۱- افراد منتقد و ۲- عیبجویان. گروه نخست کسانی هستند که برای فهمیدن، انتقـاد میکنند؛ لذا عملشان خوب و بهجاست؛ اما گروه دوم افرادی هستند که پیوسته در جستجوی نقاط ضعف میباشند تا آنها را بزرگ نمایند. بنا بر فرموده امیرالمؤمنین(ع) این اشخاص را میتوان به مگس تشبیه نمود که چون به فرد مجروحی وارد میشود، تمام نقاط سالم او را رها میکند و روی زخم او مینشیند؛ افراد عیبجو نیز روحیهای مگسصفتانـه دارنـد و به دنبال یافتن شبههای هستند که بتوانند بر آن تکیه کنند و به اشکالتراشی بپردازند.
البته نباید تصور شود که -نعوذبالله- متشابهات، زخم قرآن کریم یا نقص آن محسوب میشوند؛ بلکه باید توجه داشت که اینگونه آیات اسرار عظیمی در بر دارند که به کمک آیات محکم و تبیینهای پیامبر(ص) آشکار میگردند و برداشتهای بسیار زیبایی از آنها استنباط میشود. به عبارت دیگر آیات مشکله، همانند سایر آیات متشابه در قرآن کریم، به گونهای هستند که مشکل بودن آنها، با رجوع به سایر آیات و به کمک تبیین پیامبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) رفع میگردد.
۴– برای جلوگیری از تحریک دشمنان صدر اسلام و منافقین به تحریف قرآن کریم و در جهت مصونیت آن، خداوند گاهی مطالب را با اشاره، کنایه و تا حدی مبهم بیان کرده است. به طور مثال در مواردی که از امامت و اهل بیت(علیهم السلام) سخن به میان آمده است، اگر موضوع آشکارا و صریح بیان میشد، چه بسا حداقلِ فتنهای که صورت میگرفت، آن بود که اینگونه آیات را حذف و قرآن را تحریف میکردند و بدین ترتیب، نسخههای قرآن نیز مانند تورات و انجیل در میان مردم متعدد میشد. بنابراین حکمت الهی است که چنین بیان کنایه آمیزی را اقتضا مینماید.
بـا جـمـعبنـدی نکـات فــوق، در پـاسـخ بـه پــرسـش نـخــست ایـن نتـیـجـه حاصل خواهد شد که عبارت «آیات مشکله»، به معنای وجود اشکال در خود آیات نمیباشد؛ بلکه بدین معناست که همانند متشابهات قرآن کریم که فهم آنها به راحتی محکمات نیست و باید برای درک هرچه بیشتر، این آیات را به آیات محکم یا سنت معصومین(علیهم السلام) ارجاع دهیم، فهم برخی آیات قرآن کریم نیز دقت بیشتری را میطلبد و از اینروست که آنها را آیات مشکله نامیدهاند. در این راستا علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ زحمات بسیاری کشیدهاند تا نکاتی را که اهل بیت(علیهم السلام) به دقت و توجه در آنها سفارش کردهاند، به مردم بشناسانند.
متأسفانه در عصری که زندگی میکنیم، گاه افرادی دیده میشوند که اگرچه شیطنت ندارند، اما جهل و نادانی آنها عامل ایجاد بلا و فتنه شده است. اینان نه قدرت جمعبندی آیات و روایات را دارند و نه به کیفیت و نحوه ورود و خروج بحثها واقفند؛ اما بر مبنای برداشت سطحی خود فتوا و نظر میدهند. آیا این عده گمان میکنند که بزرگان تشیع در طول تاریخ فرهنگ اسلامی مطالب را ندیده و با آنها مواجه نشدهاند؟! یا ایمان آنها به گونهای نبوده است که نسبت به اینگونه امور حساسیت نشان دهند و توجه پیدا کنند؟! آیا پافشاری علمای شیعه در اَسناد احادیث و بحثهای مفصّل ایشان در درایه الحدیث این عده را به فکر فرو نمیبرد؟!
بنابراین بر ما به عنوان یک مسلمان، لازم است که در این آیات دقت کنیم؛ اینجانب نیز از تدقیق در این آیات دو منظور داشتهام:
نخست اینکه: هر یک از ما موظفیم در قرآن کریم دقیق شویم و در حد توان برای تفهیم و تفاهم آن تلاش نماییم. دوم آنکه: بدانیم با توجه به مظلومیت تشیع در طول تاریخ، علمای شیعه چه زحماتی را متحمل شدهاند تا عمق مطالب قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) را به ما برسانند؛ لذا ما نیز موظفیم علاوه بر رعایت انصاف در برخورد با شبهات و پرهیز از قضاوت عجولانه در حد خود، تکلیف خویش را نسبت به نسلهای آینده انجام دهیم.
برای تحقق این دو منظور، نوشتار حاضر، آیات مشکله را در خصوص برخی از احکام دینی مورد مداقّه قرار میدهد و به شبهات موجود در این زمینه پاسخ میگوید. در این راستا چهار موضوع روزه، وضو، نماز مسافر و خمس را که در میان فِرق اسلامی مورد مناقشه بیشتری میباشند، بررسی و تحلیل مینماییم.
لازم به تذکر است که چهار موضوع فوق ابتدا به صورت بحث گفتاری در جمع علاقهمندان به اینگونه مباحث و در سلسله بحثهای تفسیری شبهای جمعه حقیر مطرح گردید. برخی از این مباحث به صورت مقاله در بعضی از مجلات به چاپ رسید؛ ولی این کتاب و تبدیل مباحث گفتاری به نوشتار، حاصل زحمات بیدریغ و تلاش صادقانه و سعی مخلصانه سرکار خانم دکتر نعیمه مصطفوی و سرکار خانم مهندس لیدا حاجیبابا، زیر نظر دلسوزانه صدیق گرامی آقای دکتر امید آهنچی میباشد. امید است خداوند به همه آنان توفیقات روزافزون عنایت فرموده و همگان را در مسیر شناخت بهتر معارف اسلامی و عمل بدان یاری فرماید.
محمد اسدی گرمارودی
بیستم صفر ۱۴۳۷هجری قمری
مطابق با ۱۳۹۴/۰۹/۱۱