توضیحات
این مجلد از مجموعه «ارکان ایمان شیعی»، به مباحث مرتبط با نبوت و امامت در مبانی اعتقادی شیعه پرداخته است. شاید به اذهان برخی خطور کند که در جهان امروز چه نیازی به طرح این گونه مباحث وجود دارد؟ و آیا چنین مباحثی، برای حیات بشری و کمال انسانی نفعی به همراه خواهد داشت؟ برای دریافت پاسخ جامع و همچنین روشن شدن مطلب، باید شیوه صحیح حیات واقعی بشری و هدف درست انسانی را شناخت و هر امر و وسیلهای را در ارتباط با آن هدف در نظر گرفت. اگر ارزش انسان به شهوات و ارضای غرایز حیوانی او باشد و هدف از تمامی تلاشهایش، تأمین همین خواستهها باشد، قطعاً نیازی به طرح بحث نبوت و امامت در میان نخواهد بود؛ اما عقل و تجربه هر انسان بیغرضی درمییابد که مطلب چنین نیست.
وجدان انسانی، روان بشری و همچنین عقل و خرد هر فرد درک میکند، مییابد و فریاد برمیآورد که هدف از حیات انسان، چیزی برتر از ارضای شکم و شهوات اوست.
انسانی که به مقام ایثار میرسد، ارضای غرایز خود را فدای اهداف دیگری کرده است. از آنجا که «ادل دلیل بر امکان شیء وقوع آن است»، واقعیتهای اینچنینی در تمامی دوران و ادوار، دلیل روشنی بر این ادعاست تا آنجا که «ژرژ پلیتسر»، متفکر بزرگ مارکسیستی مجبور میشود در کتاب مهم خود با نام «اصول مقدماتی فلسفه»، جهت فرار از این واقعیت فصلی به نام ایـــده آلیــــسم اخــــلاقی بگشــــاید تا شـــاید بنبـــست فلسـفی خـــود در هستیشناسی انسان را حل نماید.
اگر حقیقت وجود انسان بُعد روحی و معنوی اوست؛ قطعاً حیات و تعالی آن نیز به تغذیه معنوی و هماهنگی با نظام عالم معنا بستگی خواهد داشت و اگر در جهانبینی توحیدی با ادله عقلی به اثبات رسید که جهان، خدا دارد و ذات اقدس الهی، برترین و کاملترین است؛ پس برای هدایت درست انسان، چه از نظر شناخت دقیق هــدف و چــه از نـظــر نحـوه حـرکـت صحیـح بـه سـوی آن هـدف، بـه هـدایـت خداوند نیازمندیم که خود میفرماید:
<… أَفَمَنْ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى… >
… آیا کسى که هدایت به سوى حق مىکند براى پیروى شایستهتر است، یا آن کس که خود هدایت نمىشود مگر هدایتش کنند؟… .
خداوند در آیات بسیاری از قرآن کریم با بیان عباراتی چون «إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى» ، «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ… » و «… کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ… » همین امر را توجه میدهد. از صفات کمالیه حضرت حق نیز که مطلق کمال است، همین معنا دریافت میشود؛ مبنی بر اینکه آن حضرت هادی است و هدایت او عالیترین هدایتها خواهد بود. از طرفی مسلّم و واضح است که تجلی هدایت الهی و اِعمال راهنماییهای خدایی با وجود راهنمایانی از سوی حضرت حق ممکن و میسر است که این راهنمایان تحت عناوین نبی و امام، به هدایت بشر میپردازند؛ لذا هر طالبِ کمال معنوی و هر عارف مقام الهی و هدایت ربوبی، نیازمند معرفت مقام نبوت و امامت میباشد و بر ماست که از درگاه حضرت حق چنین بطلبیم:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ؛ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ؛ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ؛ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
بار خدایا، خویش را به من بشناسان. پس به درستى که تو اگر خویش را به من نشناسانى، پیغمبر تو را نشناسم. خداوندا، رسول خود را به من بشناسان، پس به درستى که تو اگر رسول خود را به من نشناسانى، حجّت تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستى که تو اگر حجّت خود را به من نشناسانى، از دین خویش گمراه مىشوم.
به امید معرفت صحیح اولیای الهی(علیهم السلام) و تبعیت تام از این بزرگواران.
محمد اسدی گرمارودی